خوشا روز وصال
به شکلهای مختلف دارم سعی میکنم برای از بین بردن عیبهام قدم بردارم. رفتاری و اخلاقی، شغلی و شخصی. اما نمیتونم. یعنی هنوز برطرف نشدن. در مسیرش هستم اما هنوز خیلی راه دارم. کاری که کردم اینه که هر صفحه از دفترم رو که گیر آوردم تبدیل کردم به کارهایی که دوست دارم برای بهترشدنم انجام بدم اما واقعا نیاز به زمان و فراغ بال دارن. منتظرم بریم خونهی خودمون که مسیرم رو شروع کنم. احساس میکنم باید تا ۲۳ام رو یه جوری بگذرونم و همهچیز از وقتی بریم خونهی خودمون شروع میشه.
وضع جسمیم خوب نیست. مدام خستهام. اما کمخوابی ندارم. چیزی که دارم خستگیه. احتمالا مشکل جسمیه. روحم دلش میخواد کارهای مختلف انجام بده اما جسمم توانش رو نداره. امروز دیگه خسته شدم و از اسنپ دکتر نسخه آزمایش گرفتم تا فردا انجامش بدم. تا این کار رو نکنم دلم آروم نمیگیره. میخوام ببینم چرا انقدر خستهام و جون ندارم.
سرکار اوضاع امنه اما نیاز به یه تکون اساسی داره. راهحلی که به ذهنم میاد اینه که یه وقت خوب بذارم و تقویم محتوایی درست بنویسم و بهش متعهد بمونم. اما نمیدونم چقدر ممکنه. حداقل تا قبل از رفتن خونهی خودمون. امروز یاسی اومد و گفت تفاوت جدی بین شیت عملکردم و ساعات کاریم وجود داره و از مرخصیهام کم کرده. اما من ساعت کاری مفیدم رو مینویسم. شاید باید جور دیگهای برنامهریزی کنم. شاید که نه ولی حتما.
با خودم گفته بودم امروز که برم خونه یوگا کنم و حالم بهتر بشه. چون تمرکز روی بدنم حالم رو بهتر میکنه و بهم اعتماد به نفس میده. اما راستش اتفاقی که افتاده اینه که به خاطر آزمایش فردا نباید فعالیت بدنی داشته باشم و فقط دلم میخواد امروز تموم بشه. با تموم وجودم میخوام امروز تموم بشه. برم خونه استوری امروز پیج سین رو بذارم. پستهای مربوطه رو بذارم و فقط ولو بشم. احتمالا یه فیلم ببینم. دریا دریا آهنگ گوش بدم و به روز عروسی و خونهمون فکر کنم. این آرامشبخشترین چیزیه که دارم.
ترس دارم. یک عالمه. راه مقابله باهاش سروسامون دادن زندگی کاری و شخصیمه. شاید امروز یه کم بخوابم و بعدش دفترم رو و کارهام رو سروسامون بدم تا حالم بهتر بشه.
- ۰ نظر
- ۰۷ خرداد ۰۳ ، ۱۴:۴۵